جدول جو
جدول جو

معنی پنج چوبه - جستجوی لغت در جدول جو

پنج چوبه
نوعی خیمه است
تصویری از پنج چوبه
تصویر پنج چوبه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پنج پستا (نوبت) پنج بار دهل زدن در سرای شاهان نوبت پنج وقت که بر در پادشاهان زنند و این از عهد سلطان سنجر مقرر شده است و پیش از آن سه نوبت میزدند و بعد از آن هفت نوبت پنج وقت نقاره باشد که در شبان روز بر در سرای سلاطین می نواختند، پنج چیزی که مینوازند چون دهل و دمامه طنبک و نای و طاس، پنج آلت اعلام جنگ که دهل و دمامه و طبل و سنج ودف باشد، اوقات نماز پنجگانه پنج وقت نماز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج گوشه
تصویر پنج گوشه
پنج گوش
فرهنگ لغت هوشیار
سپاهی که پنج فوج داشته باشد و بعربی آنرا خمیس گویند: مقدمه قلب میمنه میسره و ساقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج شعبه
تصویر پنج شعبه
پنج شاخه، پنج سهش پنج حس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج روزه
تصویر پنج روزه
آنچه پنج روز طول کشد، مدت اندک. یا پنج روزه دنیا. مدت عمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج روزه
تصویر پنج روزه
مدت پنج روز، آنچه پنج روز طول بکشد، کنایه از مدت کم، برای مثال دور مجنون گذشت و نوبت ماست / هرکسی پنج روزه نوبت اوست (حافظ - ۱۳۶ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
((پَ نُ بَ))
پنج بار نواختن کوس یا دهل و نقاره در مدت شبانه روز بر در سرای سلاطین، پنج وقت نماز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنج نوبت
تصویر پنج نوبت
پنج باری که در طول شبانه روز بر در سرای پادشاهان کوس، دهل یا نقاره می نواختند. گویند در زمان اسکندر در شبانه روز سه نوبت می زدند و در زمان سنجر پنج نوبت شد، پنج وقت نماز، اوقات نمازهای پنج گانه
پنج نوبت زدن: کنایه از اظهار شکوه، جلال و عظمت کردن، برای مثال از عصا، ماری و از استن، حنین / پنج نوبت می زنند از بهر دین (مولوی - ۱۲۱)
فرهنگ فارسی عمید